جدول جو
جدول جو

معنی چمن آرایی - جستجوی لغت در جدول جو

چمن آرایی(چَ مَ)
کنایه از باغبانی و عمل باغبان. آراستن و پیراستن درختها و بوته ها و گلهای باغ و بستان. رجوع به چمن آرای شود، آرایش دادن و آراسته ساختن بستان و باغ و زینت دادن و زیبا ساختن آن، چنانکه گلها مر گلشن را. رجوع به چمن و چمن آرای شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چمن آرا
تصویر چمن آرا
(دخترانه)
زینت دهنده باغ، باغبان، آنچه موجب زیبایی و آراستگی باغ و بوستان است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سخن آرایی
تصویر سخن آرایی
خوب سخن گفتن یا نوشتن، عبارت پردازی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چمن آرا
تصویر چمن آرا
چمن آراینده، آرایش دهندۀ چمن، باغبان
فرهنگ فارسی عمید
باغبان. (آنندراج). آرایش کننده و زینت دهنده باغ. (ناظم الاطباء). آنکس که گلها و درختهای باغ و گلستان را آرایش و پیرایش کند. چمن پیرای. چمن طراز. چمن ساز:
من اگر خوبم اگر بد چمن آرایی هست
که از آن دست که میپروردم میرویم.
حافظ.
جان فدای دهنش باد که در باغ نظر
چمن آرای جهان خوشتر ازین غنچه نبست.
حافظ.
رجوع به چمن پیرای و چمن طراز و چمن سازشود، کنایه از گل و سبزه و آنچه مایۀآرایش باغ و بستان است:
هر گل نو که شد چمن آرای
اثر رنگ و بوی صحبت اوست.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(یامْ بُ)
رجوع به چمن آرای و چمن آرایی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از چمن پیرایی
تصویر چمن پیرایی
عمل و شغل چمن پیرا باغبانی
فرهنگ لغت هوشیار
کیفیت سخن آرا. نیکو سخن گفتن و نوشتن: و کتابی که درو داد سخن آرایی توان داد ابداع کنم
فرهنگ لغت هوشیار
صفت جمن پیرا، چمن افروز
فرهنگ واژه مترادف متضاد